سَر و سِر مجموعه دست نوشته های محمدجواد ایزدپناه
| ||
می دود این قافیه تا می دود، کودکم از کوچه ی یک سالگی پشت سرش مادر او شادمان می گذرد عمر... همین سادگی! می گذرد عمر، چو بادی که صبح از سر یک غنچه ی زیبا گذشت کودک من! مثل همین لحظه ها عمر گرانمایه ی بابا گذشت! *** اینک از آن کودکِ پرماجرا خاطره ای مانده و چشمِ تری مادر پیر اشک مرا دید و گفت: حال تو خوب است؟ چه شد؟!! بهتری؟!! محمدجواد ایزدپناه 1مردادماه ماه 1396
[ دوشنبه 96/5/2 ] [ 2:38 عصر ] [ محمدجواد ایزدپناه ]
[ نظرات () ]
در پنجره عکس شهر را تار کشید محمدجواد ایزدپناه [ دوشنبه 96/3/8 ] [ 3:27 عصر ] [ محمدجواد ایزدپناه ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |