سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سَر و سِر
مجموعه دست نوشته های محمدجواد ایزدپناه 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

سلام

بعد از تقریبا بیش از یک ماه وقفه دوباره اومدم با یه شعر جدید از خودم

نظر یادتون نره لطفا، این شعر تقدیم به فرزندان شهدا...



آن مرد خوب با خدا؛ بابا

من کی به دنیا آمدم؟ دیروز، من کی ز دنیا می روم؟ فردا

این کوله بار سنگی سنگین آیا به مقصد می رسد؟ آیا...

دنیا پر از من، من پر از دنیا، هرگز تفاوت نیست، نه هرگز

من می توانم مثل او باشم، آن مرد خوب با خدا؛ بابا

سال هزار و سیصد و شصت است،خورشید همین خورشید و مه این ماه

اینجا دقیقا مثل امروز است، اینجا برابر هست او با ما

بابا شبیه ما پر از امید،بابا شبیه ما هوس دارد

او مثل ما هست از همین ترکیب، ما مثل او شاید همان معنا

آن بوسه ی آخر که بابا کرد مثل عسل طعم شهادت داشت

مثل کبوتر پر کشید و رفت، در این قفس ماندیم ما اما

با زندگی تا زندگانی کرد، آموخت او آیین مردن را

با مردنش اثبات کرد آن روز، قانون سخت خوب مردن را

بین من و بابا شدن تنها یک فاصله دیوار تصمیم است

من می توانم مثل او باشم، آن مرد خوب با خدا؛ بابا



[ سه شنبه 91/6/7 ] [ 12:36 عصر ] [ محمدجواد ایزدپناه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

توی کوچه تگرگ می آید/ بوی غمبار مرگ می آید/ می خورد تا خزان به این ابیات/ برگ،برگ، برگ می آید (محمدجواد ایزدپناه)
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 102677