سَر و سِر مجموعه دست نوشته های محمدجواد ایزدپناه
| ||
کویر در برهوتش تو را شناور کرد خدا وزید و تو را عاشقانه باور کرد خدا وزید و تورا مثل ابر بالا برد گلوی خشک زمین را ز اشک تو تر کرد تو آن طراوت بارانی ای ترنم سبز که حس خوب تو شعر مرا کبوتر کرد و بال و پر زدم و دور واژه ات گشتم وبال و پر زدم و باز هم دلم پر زد و از ردیف خودش این ترانه خارج شد خدا وزید و غزل هم به خط دیگر زد خروش مردم دنیا ز غرب پاشده است و یک دریچه به سمت بهشت وا شده است و از نسیم سحر بوی سیب می آید صدای آیه ی ((امن یجیب)) می آید ز لیبی و یمن و مصر و تونس و بحرین به جوش آمده غیرت ز خون پاک حسین(ع) و باز غزه ی ما نی نوای پیروزی است خروش حنجره هامان صدای پیروزی است بایست غزه ی خونین تکه پاره شده! بجنگ! کودک شش ماه ی ستاره شده که یک قدم به تو و آن قرار مانده و ما... و یک خروش دگر تا بهار مانده و ما... محمدجواد ایزدپناه م.ا-جواد
[ دوشنبه 91/8/29 ] [ 9:5 عصر ] [ محمدجواد ایزدپناه ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |