سَر و سِر مجموعه دست نوشته های محمدجواد ایزدپناه
| ||
سلام دلتنگی... این شعر جدیدم تقدیم به کسی که از من دلتنگی خواست و من هزار خاطره دارم، هزار دلتنگی ... تابستان است ششم تیرماه سال جدایی و اینک این منم پسری که در وجود خودش مچاله شده است مثل آخرین نامه ی عاشقانه ی تو یادت هست! **** شیراز- ششم آبانماه سال آشنایی... کناره پنجره ایستاده ایم باران گرفته است و من دلتنگی ام را برایت می خوانم - ببار ای نم نم باران که امشب باز دلتنگم... و تو محکم تر از همیشه دستان مرا می فشاری آه... گرمای وجودت سرپناه من است اما من نگرانم و چه کسی عمق نگرانی ام را می فهمد اما تو... با توام ای تردید همیشگی و ای توهم سبز این سوال تکراری ام را از نگاهم بخوان همان سوالی که هزار بار دیگر از چشمان تو پرسیده ام تا ابد کنارم می مانی؟
[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 6:6 عصر ] [ محمدجواد ایزدپناه ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |